كركوك متعلق به كردستان و كردهاست

کردستان نو

موضوع كردها از اولين روز تأسيس كشور عراق به يكي از مسائل مهم سياسي اين كشور تبديل شده است. هنوز مسأله تأسيس حكومتي جديد در عراق به پايان نرسيده بود كه كردها به بخشي از يك سيستم يك پارچه بدل شدند كه در آن كليه مقدورات اجتماعي، اقتصادي و سياسي تا حد زيادي مورد قبول و تمام شده، تلقي مي‌شد. هر چند كردها مشكلات زيادي پيش رو دارند، هر چند بسياري از گره‌هاي كور آنها باز نشده است. باز شدن اين گره‌ها به يك سياستمدار با تجربه، احتياج دارد.كردها در خاورميانه يك گروه بزرگ ملي محسوب مي‌شوند. از لحاظ درگيريهاي منطقه‌اي توجه زيادي را به خود جلب كرده است، تا به صورت مهمترين مسأله ملي در منطقه و جهان مطرح شود. اين مسأله ارتباط مستقيمي ‌با پيدايش آن منطقه‌اي دارد كه زماني كشوري به نام عراق از آن سر بر آورده است.

موارد پاكسازي نژادي در جنوب كردستان كه يكي بعد از ديگري اجرا شده، سابقه‌اي طولاني دارد. ريشه اين پاكسازي نژادي به آغاز تشكيل اين كشور در پايان دهه بيستم و آغاز دهه سي‌ام قرن گذشته در مناطق مختلف جنوب كردستان باز مي‌گردد.

ابتدا، با ايجاد پروژه كشاورزي در منطقه حويجه كركوك با اسكان دادن طوايف عرب آغاز كردند و همزمان با آن، دولتهاي عراق در نظر داشتند كه منطقه قراجيش را هم به آن ملحق كنند. اما قادر به انجام آن نشدند. سپس اوضاعي تازه را با پاكسازي نژادي كه آن هم با قطع روابط ناحيه نفتي كركوك و خانقين بود، به وجود آوردند. به بهانه حفظ امنيت شهر كركوك و ساير مناطق نفتي، هزاران خانه مردم كرد را در محله‌هاي شوريجه و آزادي و در دهها روستا كوچاندند و هزاران كشاورز كرد را آواره كردند.

جمعيت كركوك از نظر قومي‌ هرگز وزنه سنگين تر را به خود اختصاص نداده است. هر چه بيشتر به عقب برگرديم، به همان اندازه متوجه خواهيم شد كه عربها در آن شهر از يك اقليت اندك، بيشتر نبوده‌اند. تاريخ مي‌تواند ثابت كند كه كركوك مركز آن منطقه‌اي در كردستان بوده كه به آن شهر زور مي‌گفته‌اند و سه چهارم جمعيت آن را كردها تشكيل مي‌داده‌اند. يك چهارم بقيه آشوري‌ها، ارمني‌ها و تركمنها و عرب بوده‌اند. بدون شك مرز كنوني جنوب كردستان به هيچ وجه با آن مرز قديمي ‌و تاريخي حمرين كه از آنجا هم به طرف خانقين و مندلي و دياله كشيده مي‌شود،  سازگار و همخوان نيست.

از اينجاست كه با كمك حقايق تاريخي و برگه‌هاي اين چنيني، صحت و درستي كردستاني بودن كركوك و مناطق ديگر آشكار خواهد شد. روزگاري كه به كردهاي عراقي بر اساس چند پروسه قانوني اجازه داده نشده كه زبان كردي به عنوان زبان رسمي‌ مردم شناخته شود، و آن قوانين هم به زبان كردي نوشته نشده، اما بر اساس قانون زبانهاي محلي در مجلس در ماه مارس 1931 تصويب شد و در ماه ژوئن همان سال به اجرا در آمد.

گذشته از آن، تشكيلاتي را درست كردند كه كارش نظارت بر تدريس در مناطق كردي و در مناطق شهر كركوك بود. هم چنين هر دو دولت عراق و بريتانيا در 21 دسامبر 1922 بيانيه‌اي صادر كردند كه به سازمان ملل هم ارسال شد. بر اساس اين بيانيه، هر دو دولت موافقت كردند «آن كردهايي كه در چهارچوب مرز عراق ساكن اند حق اين را دارند تا دولت كردي در داخل اين مرزها تشكيل دهند». هم چنين آرزو كرده‌اند كه همه نژادهاي مختلف كرد بر سر چگونگي تشكيل اين دولت به توافق همگاني برسند. كميسيون اجتماعي سازمان ملل در سال 1925 كه در ماه مارس از شهر كركوك ديدار كرده، در گزارش خود اظهار داشته كه «كردها نه ترك‌اند و نه عرب، بلكه با زبان آريايي صحبت مي‌كنند و گرايشات واقعي و احساسات ملي آنان، به طور كلي كردي مي‌باشد».

به اين دلايل است كه كردها حق دارند خواستار كركوك باشند همچنانكه خواستار ساير مناطق كردي‌اند. اما با اين حال نمي‌خواهد همه چيز را در آن شهر به خودش پايبند كند، بلكه مي‌خواهد روابطي را مستحكم كند كه قبلا رژيم صدام درآنها خلل ايجاد كرده بود. ارائه سند و مدرك چندان هم كار آساني نيست. در صورت كه منبع موثق تاريخي نداشته باشد. با اين حال كردستاني بودن كركوك و ساكنانش حقيقتي انكار ناپذير است و دلايلش را وجود سند و مدرك هم ثابت مي‌كند. زيرا اكنون زمان، زمان سند و مدرك و واقعيت و تاريخ است.

 

[Mediya 2000 - 2004 © Copyright]